ماهیت شناسی سپاه پاسداران

پاسخ مختصر به جناب آقای امید دانا ( نقد برنامه سپاه پاسداران، مرد تنهای تاریخ )

ماهیت شناسی سپاه پاسداران

با درود و وقت بخیر حضور جناب آقای امید دانا 
هموطن گرامی من برنامه شما به نام سپاه پاسداران، مرد تنهای تاریخ در برابر ایرانستیزان را مشاهده کرده ام و شنیده ام. من با عقیده شما درباره سپاه پاسداران مخالف میباشم. 


۱- سپاه پاسداران از بطن تهای ماکیاولیسم و میلیتاریسم امپریالیستی – اسلامی گام, به عرصه ت نهاده است.
بنابراین توجیه جنابعالی در رابطه با تشکیل سپاه پاسداران به منظور جلوگیری از هرج و مرج و میلیشیای محله ای یا منطقه ای در ابتدای انقلاب ۵۷ قابل قبول نیست؛ چه فراخوان آرتش در پایان دادن به میلیشیای محله ای و منطقه ای خود به تنهایی کفایت می کرد.
۲- طبق قنون اساسی جمهوری اسلامی اصل یکصد و چهل و سوم آمده است که ارتش جمهوری اسلامی ایران پاسداری از استقلال و تمامیت ارضی و نظام جمهوری اسلامی کشور را بر عهده دارد و همچنین طبق اصل یکصد و پنجاهم قانون اساسی جمهوری اسلامی سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی برای ادامه نقش خود در نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن پابرجا می ماند.
حال جنابعالی در برنامه خود به تمجید از سپاه پاسداران بدلیل مرزبانی پرداخته اید و حال آنکه سپاه پاسداران به صراحت به نقض قانون اساسی جمهوری اسلامی پرداخته و وارد حیطه مسولیتی آرتش جمهوری اسلامی شده است. ایران زمین هزاران سال با رشادتهای ارتش خود بقا یافته است و گرچه متاسفانه آرتش ایران در جمهوری اسلامی و رسته های فرماندهی و زیر فرماندهی تحت اسارت نیروهای سپاه پاسداران و استخدامی های حزب اللهی و ولایی خمینی و ای و ی قرار گرفته اند و آرتش در اختیار جمهوری اسلامی یک نیروی ملی مهار شده بوسیله تهای ماکیاولیستی و الیگارشی جمهوری اسلامی میباشد که نقشی در جریانات مدنی و ملی مگر هشت سال جنگ بین ایران و عراق ایفا نکرده است.
۳- جنابعالی در برنامه خود گفتید که همواره شما را نیروی انتظامی (پلیس سپاه پاسدارن) دستگیر کرده است و سپاه پاسداران هیچگاه با فعالان ی و مدنی یا حقوق بشری برخورد نداشته است و این در حالی است که راس فرماندهی و زیر فرماندهی نیروهای انتظامی به عهده سرداران سپاه پاسداران میباشد و همچنین نیروی انتظامی یا همان کمیته انقلاب اسلامی پیشین تحت مدیریت و تعلیمات سپاه پاسداران قرار دارد. کسانیکه در زندان های ی, عقیدتی و عمومی شکنجه ها و ستمها و افراط ها و اعدامها و قصابیها را طبق قوانین قضایی اسلامی و ولایی علیه زندانیان اعمال نموده اند, به نوعی عضو سپاه پاسداران یا ارتباطی با سپاه پاسداران داشته اند و مشی نظامی, ی و قضایی سپاه پاسداران را پذیرفته اند. 
۴- جمهوری اسلامی خود در نقش آنارشیسم و هرج و مرج طلب تهای خود را تدوین نموده است و ایران و منطقه را با تهای تفرقه افکنانه و مستکبرانه خود دچار هرج و مرج کرده است و لذا هرج و مرج در جمهوری اسلامی موجبات سوء استفاده های کلان از موقعیتها و مسولیتها را بوجود آورده است که فساد را درنهاد حاکمیت گسترده کرده است.
۵- جنابعالی مدعی شده اید که اسرائیل خطر واقعی علیه ایران میباشد و مقامات جمهوری اسلامی بدفعات مردم ایران و منطقه را از تهای امپریالیستی اسرائیل ترسانیده اند و گفته اند : اسرائیل اندیشه تسخیر منطقه از نیل تا فرات دارد و چنین ادعاهای فاقد مستندی را در راستای القای اندیشه اسرائیل هراسی اشاعه داده اند و حال آنکه جمهوری اسلامی با هزینه های فوق کلان بیت المال ایران در بحرین,یمن,سودان,سوریه,لبنان و عراق وارد شده است و تهای استکباری و تروریستی خود را بصورت مستقیم یا غیر مستقیم برای ایجاد هرج و مرج در منطقه اعمال کرده است. حضور جمهوری اسلامی در کشورهای مذکور منطقه ای و آفریقایی نه برای تحصیل منافع ملی و میهنی بلکه برای تحصیل منافع و مطامع الیگارشی میلیتاریستی جمهوری اسلامی و بقای جمهوری اسلامی بوده است نه بقای ایران و ایرانی که جمهوری اسلامی ارزشی برای آنها قایل نبوده است. 
۶- جمهوری اسلامی در راستای ایجاد اسراف و اجحاف و آنارشی حکومتی و دولتی و بستر سازی تسهیل فسادهای حکومتی و دولتی, به گسترش دستگاه حاکمیت و دولت پرداخته است. در حالیکه آرتش برای ایران کفایت می کرد؛ سپاه پاسداران را بدلیل هراس از کودتای آرتش در راس آرتش قرار داد. جمهوری اسلامی بسیج اجتماعی را در برابر فعالان مدنی و ی اجتماعی قرار داد. جمهوری اسلامی برج میلاد را در برابر برج شهیاد قرار داد. جمهوری اسلامی فرودگاه خمینی را در برابر فرودگاه مهرآباد قرار داد. بنابراین جمهوری اسلامی سعی نموده است که یک قدرت انحصاری نفاقی, امپریالیستی و استکباری علیه مردمان ایران و منطقه خاورمیانه پدید آورد. همه ی تهای ضد بشری جمهوری اسلامی ناشی از تهای ضد بشری اسلامی و امپریالیستی است که مملکت و ملت ما را در مصایب و فلاکت غوطه ور کرده است.

سپاه پاسداران,ارتش انگلیس در ایران

امپریالیستها و خیانتکارها, طالبان را در شرق ایران و سپاه پاسداران را در قلب ایران و داعش را در غرب ایران ساخته و پرداخته کرده اند. همه نیروهای اسلامی با تفاسیر اسلامی خاص خودشان فعالیتهای ناقض حقوق بشری داشته اند, ولی آنها در اساس و بنیان از یک طریق و آن قرآن تروریستی و تشریکی پیروی می کنند.همه ما نیک می دانیم که متاسفانه حقوق بشر سازمان بین الملل ابزار و آلت دست امپریالیستها و مستکبرها بوده است و لذا تاکنون جمهوری اسلامی به خود جرات نقض حقوق بشر داده است. ملت ما نیاز به سپاه پاسداران ندارد و سپاه پاسداران یک نیروی نظامی ایدئولوژیستی اسلامی برای مدافعه از حکومت اسلامی و ماهیت حکومت اسلامی و پیشرفت ت حکومت اسلامی است؛ زیرا آرتش ایران یک ماهیت ناسیونالیسم و ملی-تاریخی داشت که منافات با ماهیت حکومت اسلامی و اینترناسیونالیسم اسلامی و ولایی بوده است؛ از اینرو آرتش ایران بوسیله سپاه پاسداران مهار و حقیر شده است و جمهوری اسلامی در راستای فریب اذهان عمومی و قوانین بین المللی از بقای آرتش برای حفظ مشروعیت نظامی سپاه پاسداران استفاده کرده است. سپاه پاسداران در همه خیانتها,جنایتها,سرکوبها و غارتها از سوی سران حکومت و های تروریست و مشرک مشارکت داشته است. سپاه پاسداران در برابر آرتش, خود یک هزینه فوق کلان بر دوش مردمان ایران و بیت المال ایران بوده است. همچنین امپریالیسم اسلامی-ولایی در راستای دستیابی به مرزهای اسرائیل و رویای نابودی اسرائیل و استقرار حکومتهای جمهوری اسلامی منطقه ای در همپالگی با جمهوری اسلامی و سنی و وهابی زدایی و فرقه گرایی شیعی و تقویت ایدئولوژی ولایی و شیعی منطقه ای در قالب یک الیگارشی میلیتاریستی اسلامی-شیعی منطقه ای پدید آمده است. اگر امروز سپاه پاسداران در سوریه به جنگ با اپوزیسیون سوریه می پردازد؛ هیچگونه ارزش معنوی و مادی برای ایرانیان و جهانیان نداشته است و صرفاً مدافعه از حقوق مستعمراتی روسیه در سوریه بوده است که مورد هجمه اروپا و غرب قرار گرفته است و خاصه آنکه سپاه پاسداران, ایران را خط مقدم جبهه روسیه علیه اروپا و آمریکا ساخته است و هزینه جنگ قدرتها را بایست مردمان ایران پرداخت نمایند. سپاه پاسداران نقش انگل نظامی و زالوی نظامی در ایران را ایفا کرده است که تهای ماکیاولیستی اسلامی و غربی را برای تخریب ایران و ایرانی تحمیل نموده است. سخن بسیار و در این مقال نمی گنجد. متاسفانه شما در بیشتر برنامه هایتان دیگران را مورد ریشخند قرار داده و خود را داناتر از سایر افراد می پندارید که مورد نقد اینجانب بوده است.

جنابعالی بشدت به ملی گرایان مصدقی می تازید و آب در آسیاب نیروهای خائن امپریالیستی, استکباری و دیکتاتوری ی می ریزید و حال آنکه گفتارهای شما درباره روانشاد دکتر مصدق خللی, در ایمان به روانشاد دکتر مصدق, شخصیت نیک, خوب و خدمتگزار ناسیونالیست مملکت و ملت ایران پدید نمی آورد و بارها تحریف های علی ای درباره روانشاد دکتر مصدق را شنیده ام که گفته است : دکتر مصدق برای برون رفت از بحران محاصره اقتصادی انگلیس, به آمریکا پناه جست و از آمریکا درخواست استقراض نمود و حال آنکه دکتر مصدق, در نوشته های خود بصراحت آورده است که تقاضای او از آمریکا به جهت افشای ماهیت تهای ضد ایرانی آمریکا, در رد پرداخت استقراض به دولت ملی ایران بود. علی ای با بی شرمی در آن مقطع تاریخی نهضت ملی ایران, روانشاد دکتر مصدق را وابسته آمریکایی جلوه می دهد و حال آنکه ها مگر خرابکاری,غارتگری,آدمکشی,سرکوبگری و دروغگویی, گروهی مریض عقده ای,روحی,روانی و سادیسمی بیش نبوده اند و ایران را به خط مقدم  انگلیس و روس علیه منافع آمریکا در منطقه و منافع ملت ایران تبدیل کرده اند.

من کتابهای متعددی درباره تاریخ نهضت ملی ایران به رهبری دکتر مصدق خوانده ام و خدمات متعدد روانشاد دکتر مصدق از بدو جوانی الی سالخوردگی را نیک می دانم و آن خدمات ایشان, بیش از انقلاب ملی کردن نفت است, لذا نیاز است که جوانان ایران مطالعه بیشتری در این زمینه داشته باشند که مقام انسانی,وجدانی و ملی ایشان را بیش از پیش دریابند.

روانشاد دکتر مصدق, هرگز نفی کوروش و هخامنشی نکرد و ایشان پیرو آموزه پندار نیک,گفتار نیک و کردانیک کوروش کبیر, به جامعه ی ایران محبت و خدمت نمود, چه وطن پرستان واقعی و ملی گرایان واقعی, خدمتگزاران بزرگی برای ملک و ملت ایران بوده اند و امپریالیستها و خیانتکارها اعم از چپی کمونیستی,توده ای,مجاهد خلقی,لیبرالیستی و حوزوی, از این وجه ی ملی و ناسیونالیستی ایرانی وحشت داشته, به مبارزه با مظاهر آن پرداخته اند و لذا آن نیروهای اهریمنی خارجی و غربی, به یاری حکومت آنارشیستی و میلیتاریستی ملایان, ملی گرایان ایران را مورد هجمه های ستمگرایانه ی خود قرار داده و بسیاری از ایشان را با زندان, شکنجه کردن,کشتن,محروم نمودن, فرار از ایران و مفقود الاثر کردن سرکوب نموده اند. نطق های تاریخی روانشاد دکتر مصدق در مجلسین شورای ملی ایران در برهه پهلوی اول و دوم ثبت و ضبط شده است که برخی همچنین به چاپ و نشر رسیده است. فقط بخشی از مقام والای انسانی ایشان را به امثال شما متذکر می شوم که چنین ناسیونالیستهای گرامی, چه اندازه به فکر حفظ انسانیت خود و عدالت در جامعه خود بوده اند و با وجود اینکه ایشان نظام تاریخی پادشاهی ایران را مقبول ملت ایران می دانست, ولیکن با هرگونه ستمی و قصوری یا خطایی ولو از جانب شخص شاهنشاه برخورد می نمود که البته ! هیچیک از انسانها کامل نیستند و نقص و نقض در وجود همه انسانها نهادینه شده است و لذا بالاترین مقامات کشوری, لشگری و قضایی نیز کامل و بدون نقص و نقض نیستند. 

دکتر محمد مصدق و نهضت ملی ایران

تشکیل جلسه شورای ملی ایران, راجع به مبلغ چهار صد هزار تومان برای ساختمان زندان و تعمیرات قصور سلطنتی و غیر آنها به تاریخ 14 دی ماه 1306 شمسی و جلسه 189 :

دکتر مصدق - تعمیر و احداث قصور را شاید بنده بگویم, بنده بگویم صلاح نمی دانم, بلکه صلاح میدانم این قصرها را بکوبند . 

یاسایی - پیشنهاد کنید !

دکتر مصدق - چشم پیشنهاد میکنم. عجالتاً اجازه بدهید عرضم را بکنم : عرض میکنم که بنده امروز که وضعیت مردم این طور است, مردم توی خیابانها افتاده اند و منزل و ماوی و مسکن صحیحی ندارند و وضعیت مردم این طور خراب است, عقیده شخص بنده این است که این قصر فرح آباد را که مظفرالدین شاه ساخته است, این قصر دوشان تپه که ناصر الدین شاه ساخته است, این عمارت شاه آبادی که مظفرالدین شاه ساخته, اینها را خراب بکنند, عقیده بنده این است, چرا ؟ برای اینکه بنده تصور میکنم که اگر ما صد و سی و پنج هزار تومان را دویست هزار تومان دیگر, سیصد هزار تومان دیگر رویش بگذاریم, یک کارخانه کاغذ سازی یا قند سازی و یک چیزی که برای مردم مملکت یک کاری پیدا شود و چیزی دری بیاید بسازیم .

عمادی - کسی حرفی ندارد !

دکتر مصدق - بهتر است, این حقیقت است, عقیده ام را عرض میکنم . 

عمادی - آنها را هم باید درست کنیم !

دکتر مصدق - اجازه بفرمایید, آنچه که مقدم است باید در نظر گرفت, مقدم این است که ما یک کاری بکنیم که مردم از گرسنگی نمیرند, این عقیده بند هاست. بنده عقیده ام این است که شاه مملکت یا وزیر دربار مملکت یا رئیس الوزراء مملکت, اگر در یک اتاق بنشینند که سقفش چکه بکند و خلی هم تزئینات نداشته باشد, ولی ملتش شکمشان سیر باشد و مردم وضعیتشان خوب باشد و راحت باشند, آن بهتر است و افتخار آنها بیشتر است . 

عبادی - اگر محفوظ باشد !

دکتر مصدق - این عقیده بنده است که عرض میکنم و نه اینست که حالا این عرض را میکنم, پیش هم همین عرض ها را کرده ام. بنده در دوره چهارم وزیر مالیه بودم. بودجه مملکت را که آوردیم در مجلس, دیدیم که خر خیلی زیاد است و عایدات کم. بنده دیدم که اگر ما بخواهیم عایدات را زیاد کنیم, مردم میگویند چرا مخارج زیادی را کسر نمیکنند و اول عایدی را زیاد می کنند. در کمسیون قوانین مالیه شخص بنده پیشنهاد کردم که از حقوق ولیعهد که چهارده هزار تومان بود, چهار هزار تومان کسر کردند, بعد عمر (عمر وزارت) بنده به آخر نرسید.

آقا سید یعقوب - یعنی عمر وزارت اتان ؟

دکتر مصدق - بلی ! آخر نرسید و بنده مامور شدم. رفتم به آذربایجان بعد از آنکه بنده رفتم به آذربایجان یک تلگرامی به همان ولیعهد وقت به تهران کردم. به بنده جواب نداد. وقتی که بنده آمدم به تهران, نرفتم پیشش, یک وقت گله کردند و گفتند که چرا نیامدی؟ رفتم ببنده فرمودند که من یک کاری برای شما کرده ام, حالا خود اقرار میکنم به وزیر جنگ گفتم با شما مساعدت نکند برای این که شما از آذربایجان بیایید گفتم خیلی خوب حالا علتش را بفرمایید. گفت : برای این که شما گش هستید, یعنی دست چپ هستید. بنده گفتم, اشخاصی که متصدی امور مهمه مملکتی هستند, نباید نظر بدست چپ و راست و متوسط داشته باشند و باید همه را از خودشان بدانند, زیرا اشخاص متصدی امور مملکت مثل رئیس جمهوری آمریکا نیستند که اگر راست شدند,با راست بیایند و با راست بروند و هر کدام که از حزب جمهوری انتخاب میشوند, وقتیکه حزب جمهوری عده اش کم میشود و قوتش کم میشود. رئیس جمهور برود و وقتیکه احزاب قوی شدند, رئیس جمهوری منسوب به اینها قوی باشد, ولی وقتیکه ضعیف شدند, رئیس جمهوری منسوب به آنها ضعیف شود. شاه مملکت باید نظر براست و چپ نداشته باشد. بعد گفت : خوب حالا تو چرا حقوق مرا کم کردی, عین همین عبارتی که به من گفت این است که تو چرا حقوق مرا کم کردی؟ در جواب گفتم : من خیال میکردم, شما علاقمند به مملکت هستید, بنده امروز در یک مجلسی این عرض را میکنم که شخص او مملکت ما پادشاه مملکت ما یک شخصی است که گوش میدهد و حرف خیرخواهان خودش را کاملا گوش میکند, بنده افتخار میکنم که پادشاه ما یک کسی است که تمام مراحل زندگی را در این مملکت طی کرده است. او میفهمد که شکم گرسنه چیست و میفهمد سیر چیست و میفهمد خیرخواهش کیست. بنده این عرایضی که میکنم, تمام از نقطه نظر خیرخواهی شخص پادشاه و از نظر خیرخواهی موکلین خودم و خیرخواهی مملکت عرض میکنم. حالا اگر آقایان موافق هستند, موافق باشند, موافق هم نیستند, نباشند, بنده مکلف هستم, در این مجلس عقاید خودم را بگویم. بنده در این عصر و در این عهد, صد و سی هزار تومان برای تعمیر قصور سلطنتی را صلاح نمیدانم. این قصور را باید گذاشت خراب شود و این صد و سی و پنج هزار تومان را باید صرف یک کاری کرد که چهار نفر گرسنه متمتع شوند و فاید ببرند. 

( کتاب دکتر مصدق و نطق های تاریخی او در دوره پنجم و ششم تقنینیه, نوشته حسین مکی, صفحات 233 الی 235 - تاریخ نشر مرداد 1324)

با آرزوی توفیق و سلامتی برای جنابعالی و سایر هموطنان عزیز ناسیونالیست ایرانی !

تهیه و نوشته  :  پنجشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۶ شمسی 

 


مشخصات

آخرین جستجو ها